جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    عرفان / سیر و سلوک - توبه / نکوهش يأس از رحمت الهي
    نکوهش يأس

    نااميدي و يأس‌ از رحمت‌ خداوند متعال‌، يکي از رذائل اخلاقي و از گناهان‌ كبيره‌ است‌، خواه‌ در امور معنوي‌ و اخروي‌ باشد، مانند ناامیدی از هدایت یا بخشش خداوند، خواه در امور مادی و دنيوي، مانند ناامیدی از رفع مشکلات و سختی‌های زندگی.  

    انسان نااميد، دچار ركود و بي‌تحرّكي در زندگي مي‌شود و در معرض هلاكت قرار مي‌گيرد و چه بسا كه مرتكب جنايات وحشتناك گردد و زندگي خود و اطرافيان را تباه ‌سازد.

    قرآن کريم، يأس و نااميدي از رحمت خداوند را در حدّ كفر دانسته است:

    >وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون<[1]

    و از فرج و رحمت خدا نوميد نشويد، كه جز كافران از رحمت خدا نوميد نگردند.

    رأفت و مهرباني خداوند رحمان و رحيم نسبت به‌بندگانش به‌ميزاني است که قرآن کريم، هدف از نزول عذاب دنيوي و اخروي را بازگرداندن آن بندگان به‌سوي خداوند سبحان بر‌مي‌شمارد.

    به عبارت روشن‌تر، خداي مهربان از سر محبّتي که به‌بندگان خود دارد، براي آنان عذاب فرو مي‌فرستد، تا بلکه از اين طريق هدايت شوند و به رستگاري دست يابند. از اين‌رو در بسياري از آياتي که به آزمايش يا عذاب الهي اشاره شده است، بعد از بيان عذاب و امتحان، جملاتي نظير «يَتَضَرَّعُون»[2] يا «يَضَّرَّعُون»[3] يا «يَرْجِعُون»[4]، به طور مكرّر بيان شده و اين حاكي از شدّت محبّت خداوند به‌بندگان و عامل مؤثّري براي ترغيب و تشويق آنان به اميدواري به رحمت و مغفرت خداوند بخشندة مهربان است.

    >ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون[5]<

    به خاطر اعمالى كه مردم انجام داده‏اند، فساد در دريا و خشكى آشكار شده است. خدا مى‏خواهد نتيجه بعضى از اعمال آنها را به آنها بچشاند شايد به سوى حق باز گردند.  

    اگر پروردگار بنده نواز، بندگان را به سبب مقاصد و گفتار و رفتار سوء خودشان به عذاب الهي گرفتار مي‌سازد، به دليل محبّتي است كه به آن‌ها داشته و مي‌خواهد بدين‌وسيله موجب بازگشت و توبة آنان شود و گناهان ايشان را بيامرزد.

    حتّي همان‌طور که قبلاً نيز بيان شد، از منظر اهل معرفت، جهنّم يكي از الطاف الهي است؛ زيرا تيرگي‌ها و پليدي‌هاي وجود انسان را از بين مي‌برد و زنگار گناه را از وجود او مي‌زدايد، تا لياقت و استعداد ورود به بهشت را بيابد. 

    بنابراين، يأس از رحمت و مغفرت چنين پروردگار رئوف و مهرباني بسيار نکوهيده است و در حدّ کفر مي‌باشد. از اين رو قاطعانه مي‌توان گفت: هرچه گناه، بزرگ و فراوان باشد، رحمت و عفو خداوند از آن گناه بزرگ‌تر است و خدای تبارک و تعالی وعدة حتمي داده است که گناه را می‌بخشايد. 

    >قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَة اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ<[6]

    بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روي روا داشته‌ايد، از رحمت خدا نوميد مگرديد، بى‏ترديد خداوند همة گناهان را مى‏آمرزد، که او خود آمرزندة مهربان است.

    بنابر اين اگر به راستي دل آدمی شکست و تلاطم دروني پيدا کرد، سر به زير و خجالت‌زدة از خداوند شد، خداوند متعال نيز حتماً توبۀ او را قبول مي‌کند. یأس و ناامیدی از رحمت خداوند، گناهی برابر با گناه کفر دارد و از اين‌رو مسلمان، آن هم شيعه، معنا ندارد از رحمت خداوند مأيوس باشد:

    >وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون<[7]

    و از فرج و رحمت خدا نوميد نشويد، كه جز كافران از رحمت خدا نوميد نگردند.

    يأس از رحمت و مغفرت پروردگار متعال معنا نداشته و هرچه گناهان بزرگ و فراوان باشد، مغفرت خداوند سبحان از آن گناهان بيشتر است و به يقين، گناهان بندة خويش را مي‌آمرزد:

    >وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلي‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُون[8]<

    و آنان كه چون كار زشتى انجام دهند و يا بر خود ستم نمايند، خدا را به ياد آرند و براى گناهان خود آمرزش خواهند- و كيست جز خداوند كه گناهان را ببخشد؟- و بر آنچه كرده‏اند در حالى كه مى‏دانند اصرار نمى‏ورزند.

    بنا بر اين آية شريفه، اگر کسي توبه کند و بر گناهان قبلي اصرار نورزد، خداوند متعال او را مي‌آمرزد، هرچند گناهان مرتکب شده بسيار بزرگ باشد. افزون براين، وعدة ديگري که خداوند تعالي در آية بعد از اين آيه به توبه‌کنندگان داده، حاکي از شدّت مهرباني ذات باري‌تعالي، نسبت به بنده‌اي است که به سوي او باز گردد و در مقابل او سرافکنده و شرمسار باشد و حالت قصور و تقصير داشته باشد:

    >أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ[9]<

    آنها پاداششان آمرزشى است از جانب پروردگارشان و بهشت‏هايى كه از زير آنها نهرها جارى است، جاودانه در آن باشند، و خوب پاداشى است پاداش اين عمل‏كنندگان.

    دو آية شريفه‌اي که بيان شد و نظاير آن که در قرآن کريم به‌طور فراوان يافت مي‌شود، از سويي براي آدميان بسيار اميدوارکننده است و از سوي ديگر، شيطان و اعوان و انصار او را مأيوس و نااميد مي‌سازد؛ زيرا هرچه شياطين براي گمراهي بندگان تلاش کنند و مکر و حيله به کار بندند، غفران الهي و شدّت مهرباني و رحمت حق‌تعالي، بندگان را به سوي خويش جذب مي‌کند و آنان را به راه هدايت و رستگاري رهنمون مي‌شود.

    به عبارت رساتر، بزرگواري خداوند تعالي در پذيرش توبة بندگان، مانع بزرگي براي اهداف شوم ابليس است و عامل مهم و مؤثّري براي از بين بردن تأثير فريب شيطان محسوب مي‌شود.

    امام صادق% فرمودند: هنگامي که آية >وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ...<  نازل شد، ابليس بر بالاى كوه‏ ثور رفته و با بلندترين فرياد، دست‌آموزان و ياران خود را جمع کرده و به آنان گفت: چنين آيه‌اي نازل شده است، كداميك از شما حريف خنثى كردن آن هستيد؟ عفريتى از شياطين برخاست و گفت: من حريف آن هستم و چنين و چنان مى‏كنم، شيطان گفت: نه، تو حريف نيستى؛ ديگرى برخاست و سخنى نظير او گفت، ابليس به او نيز گفت: تو هم حريف آن نيستى؛ تا آنكه شيطاني به نام «وسواس خنّاس» برخاست و گفت: من حريف آنم، پرسيد از چه راه؟ گفت: من به فرزندان آدم وعده مى‏دهم، و آنان را تشنة گناهان مى‏كنم تا مرتكب شوند، و بعد از ارتكاب، توبه و استغفار را از يادشان مى‏برم. ابليس گفت: حقّاً كه تو حريفى! و او را مأمور به خنثى كردن اثر اين آيه كرد، كه تا روز قيامت به اين كار بپردازد.[10]

    اين روايت، استيصال و سردرگمي شيطان را در برابر ميزان بخشش خداوند آشکار مي‌سازد و نشان مي‌دهد که مغفرت خداوند، او را نااميد و پريشان کرده است.

    بنابراين، اگر انسان بتواند به حالت توبه دست يابد و از خداوند بخشايندة مهربان بخواهد که او را ببخشد و از گناهان او درگذرد، حتماً غفران الهي شامل حال او خواهد شد و ترفند و نيرنگ ابليس و ياران او، در خنثي سازي اثر رحمت بي‌منتهاي خداوند، سودي به حال آنان نخواهد داشت.

    چنان‌که در روايت ديگري وارد شده است که پيامبر اکرم$ فرمودند: «ابليس به خداى عزّوجل عرضه داشت: به عزّتت سوگند كه تا هستم، نسل آدم را مادام كه جان در بدن دارند، گمراه مى‏كنم. خداى عزّوجل فرمود: به عزّتم سوگند كه همواره آنان را مادام كه از من مغفرت بخواهند، مى‏آمرزم».[11]

    از آن‌چه بيان شد، اين نتيجه حاصل مي‌شود که يأس و نااميدي از عفو و بخشش خداوند، به‌هيچ وجه جايز نيست و هرچه گناه انسان، بزرگ و فراوان باشد، بايد به مغفرت پروردگار خويش اميد داشته باشد. حتّي همان‌طور که قبلاً نيز بيان شد، اگر گناه‌کار بميرد و در اثر گناهاني که مرتکب شده است، او را به جهنّم ببرند، در صورتي‌ که واقعاً از اعمالي که در دنيا انجام داده است، پشيمان شود و تصميم حقيقي براي بازگشت به‌سوي خداوند سبحان بگيرد، رحمت حق‌تعالي پذيراي وي خواهد بود و قطعاً مورد عفو الهي واقع مي‌شود. ولي مسئلة مهم اين است که چنين افرادي توبة حقيقي نمي‌کنند و درخواست آنان براي بازگشت به‌دنيا و اصلاح اعمال، نيرنگي بيش نيست و اگر بازگردند، همچنان گناه مي‌کنند؛ زيرا توبة آنان در اثر مشاهدة عذاب است و اگر عاقبت کار خود را نمي‌ديدند، توبه هم نمي‌کردند:

    >حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ‌ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ، كَلاَّ، إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها‌ وَ ‌مِنْ ‌وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى ‏‌يَوْمِ يُبْعَثُون<[12]

    تا آن گاه كه مرگ يكى از آنان فرا رسد،گويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد، شايد عمل صالحى در آنچه واگذاشته‏ام انجام دهم. چنين نيست، آن سخنى است كه او گويندة آن است و پيش روى آنها برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند.



    [1]. يوسف / 87

    [2]. انعام / 42؛ مومنون / 76

    [3]. اعراف / 94

    [4]. اعراف / 168؛ سجده / 21؛ زخرف / 48 و...

    [5]. روم / 41

    [6]. زمر / 53

    [7]. يوسف / 87

    [8]. آل‌عمران / 135

    [9]. آل‌عمران / 136

    [10]. وسائل‏الشّيعة، ج 16، ص 66

    [11]. الدرّ المنثور، ج 2، ص 77

    [12]. المؤمنون / 100-99

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365